به گزارش نگرش نیوز از اهواز، چهارم تیرماه سالروز شهادت سرلشکر پاسدار علی هاشمی فرمانده «قرارگاه سری نصرت» است. سرداری که در موقعیتهای مختلف نقش مهمی را برای پیشبرد جنگ ایفا کرد.
سردار هور؛ فرزند منطقه محروم حصیرآباد اهواز
سردار شهید علی هاشمی سال ۱۳۴۰ در شهرستان اهواز در محله عامری دیده به جهان گشود. بعداز تولد علی متوجه شدند که پاهایش سالم نیست علی را به دکترنشان دادند و چند روز بعد از تولدش پاهای او را شکستند و تا زانو گچ گرفتند. تا یک سال هر ماه گچ پاهای کودک را عوض میکردند. دوران کودکی و نوجوانی علی در محله حصیرآباد سپری شد. در آن زمان علی نوجوانی ۱۱ و ۱۲ ساله بود که در ساخت خانه دوش به دوش والدین کار میکرد.
انصراف از بورس تحصیلی آمریکا و حضور در دانشگاه دفاع مقدس
علی هاشمی نه تنها در جبهههای جنگ بلکه در تلاش علمی نیز فعال بود. علی هاشمی همزمان با مبارزات گسترده انقلابی در عرصههای علمی هم چنان موفق بود به گونهای که در رشته پزشکی دانشگاه مشهد قبول شد و در حالی که خود را برای بورس شدن در دانشگاههای آمریکا آماده میکرد، با توجه به شروع جنگ تحمیلی ایشان ترجیح داد که باید در جنگ حضور داشته باشد و دانشگاه جنگ را انتخاب کرد.
رهاسازی آب کانال سلمان زیر پای نیروهای عراقی
با شکل گیری یگانهای رزم سپاه او مامور تشکیل تیپ ۳۷ نور را میشود، با شروع جنگ تحمیلی علی هاشمی یکی از فرماندهانی است که مسئول یکی از سختترین محورها و جبههها بود. او و همرزمانش در محور کرخه کور و بارهاسازی آب کانال سلمان زیر پای نیروهای عراقی، از پیشروی دشمن جلوگیری کردند و هنگامی که عراق به حمیدیه رسید از سقوط آن و به طبع سقوط اهواز جلوگیری کردند.
شهید علی هاشمی در این عملیات (عملیات شهیدان رجایی و باهنر) نام کرخه کور را به کرخه نور تغییر داد. اگر این رشادتها نبود موضوع جنگ به صورت دیگری رقم میخورد و فجایعی به مراتب بالاتر از سقوط خرمشهر حادث میشد.
فرمانده سپاه سوسنگرد؛ مسئولیت جدید سردار هور
تیپ ۳۷ نور به فرماندهی شهید علی هاشمی در عملیات بیت المقدس و آزادسازی خرمشهر شرکت موثر داشت و توانست به عنوان اولین محور منطقه غرب خوزستان را از لوث بعثیهای متجاوز آزاد و پاکسازی نماید. درآستانه عملیات والفجر مقدماتی تیپ ۳۷ نور منحل و او فرمانده سپاه سوسنگرد شد.
خروج جنگ از بن بست با ایجاد قرارگاه سری نصرت
در سال سوم جنگ زمانی که به بن بست جنگی رسیده بودند آقا محسن (رضایی)، علی هاشمی را به فرماندهی قرارگاه به کلی سری نصرت انتخاب نمود. آنجا فرماندهی میخواست که هم بینش عملیاتی داشته باشد هم اطلاعاتی و کسی جز علی هاشمی نبود. در واقع او پیچیدهترین و پر رمز و رازترین قرارگاه جنگ، قرارگاه نصرت را تشکیل داد.
حاج علی در سال ۱۳۶۳ ازداوج کرد که حاصل این ازدواج یک دختر به نام زینب و یک پسر به نام محمد حسین بود او درمدت زندگی مشترکش که چهار سال بیشتر به طول نیانجامید نمونهای از یک همسر و پدری مهربان برای خانواده اش بود. او بسیار به دختر و پسرش عشق میورزید و در همان زمان اندک که به خانه میآمد دخترش همیشه روی شانههای پدر جای داشت.
سال ۶۵ و گرفتن مسئولیت فرماندهی سپاه ششم امام جعفر صادق (ع)
در سال ۶۵ ایشان به فرماندهی سپاه ششم امام جعفر صادق (ع) منصوب شد که فرماندهی سپاههای استان خوزستان، لرستان، لشکر ۵ نصر و سایر یگانها به ایشان سپرده شد. به فرمود: ه دکتر رضایی به ایشان باید گفت:: ((سپهبد شهید)) چرا که همتایان این فرمانده بی نام و نشان، در عراق کسانی مثل سپهبد هشام صباح الفخری یا سپهبد ماهر عبدالرشید التکریتی بودند یا حتی سپهبد سلطان هاشم که فرمانده سپاه ششم عراق که ماموریتش در مقابل هور و جریانی که حاج علی هاشمی به راه انداخته بود شکل گرفت.
مسئول حفظ جزایر مجنون آخرین مسئولیت سردار هور
خرداد و تیرماه ۶۷ وضعیت جبههها تغییر کرد و تمام دنیا پشت سر صدام قرار گرفت تا با حمایت از او جنگ به نفع عراق پایان داده شود حتی مجوز استفاده از سلاحهای غیر متعارف و شیمیایی را به او دادند. علی هاشمی و یارانش که مسئول حفظ از جزایر مجنون بودند با حمله همه جانبه عراق مواجه شدند، در تیرماه ۱۳۶۷ دشمن برنامه وسیعی برای بازپس گیری جزایر مجنون انجام داد. یک شب قبل از تک دشمن به جزایر در نشستی در جمع رزمندگان و فرماندهان گفت: ((دشمن باید از نعش من رد بشود تا بتواند جزایر را بگیرد اگر دشمن جزایر را بگیرد من بر نمیگردم.))
در روز موعود یعنی ۴/۴/۶۷ دشمن سطح وسیعی از منطقه را شیمیایی زد و بعد به جزایر حمله کرد. رزمندگان بسیار مقاومت کردند و حاج علی با تعدادی از بچههای قرارگاه نصرت ماندند. هر چقدر فرماندهان به ایشان اسرار میکردند که به عقب برگردد و ایشان قبول نمیکرد؛ و میگفت: ((تا یک نفر هم در جزایر باشد من عقب نمیآیم. بیایم عقب به مردم چی بگویم. بگویم بچه هایتان را رها کردم و برگشتم.)).
حس مسولیت پذیری ایشان اجازه عقب آمدن نمیداد، چون در آن زمان چند هزار نیرو در منطقه بود که حضور حاج علی در قرارگاه خاتم ۴ که در ضلع شمال شرقی جزیره شمالی بود، باعث تخلیه تعداد زیادی از افراد شد؛ و فرماندهان یگانهای تحت امر را برای عقب نشینی شخصاً هدایت میکرد و مرتب سفارش میکرد که مراقب باشید کسی جا نماند. حضور شخص ایشان باعث نجات هزاران رزمنده از خطر اسارت شد. پیش بینی ایشان درست از آب درآمد. ایشان آخرین کسی بود که از جزایر خارج شد.
ابهام در وضعیت سردار هور و احتمال اسارت این سردار از سوی صدام
در قرارگاه خاتم ۴ نهایتاً ۱۳ نفر مانده بودند و عقب نشینی نکردند بعد از سقوط جزایر ۷ نفر بازگشتند، ۲ نفر اسیر شدند و حاج علی به همراه ۳ نفر دیگر مفقود اثر گردیدند و سرنوشت علی در پردهای از ابهام فرو رفت. خبر رسید هلی کوپترهای عراقی در جزیره نشستند دشمن نیزارها را آتش زد حاج علی و همراهان سراسیمه از قرارگاه خارج شدند و در نیزارها پناه گرفتند و از ایشان دیگر خبری نشد.
نیروهای اطلاعات و برون مرزی بسیج شدند و تمام منطقه و حتی استانهای جنوبی عراق را گشتند، اما هیچ خبری از حاج علی نبود. بسیاری امیدوار بودند که اسیر شده است و از سال ۶۷ تا ۸۳ زمان سقوط صدام هیچ سخنی از سردار گمنام هور به زبانها نیامد نه مراسمی نه یادوارهای و نه یادمانی و… که اگر اسیر دشمن شده است شناسایی نشود و آسیبی به او نرسد.
بعد از سقوط صدام باز هم خبری از اسارت حاجی نبود. حتی مخفیترین زندانهای عراق هم توسط نیروهای مجاهد عراقی بازرسی شد، اما باز هم خبری از حاج علی نبود.
برگشت سردار به وطن در سال ۸۹
در سال ۸۹ پس از تفحص پیکر شهدا در مناطق عملیاتی پیکر این سردار شهید به همراه سه تن از یاران وفادارش پیدا شد و با انجام آزمایشهای DNA، صحت انتصاب این پیکر به سردار سرلشکر شهید حاج علی هاشمی تائید شد و یوسف هور بعد از ۲۲ سال غربت و گمنامی به آغوش وطن بازگشت.
تا این که در روز ۱۹/۲/۸۹ در اخبار سراسری سیما خبر کشف و رجعت این پرستوی مهاجر اعلام شد. حاج علی هاشمی مزد سالها مجاهدت، اخلاص و در راه ولایت فقیه بودن خویش را گرفت. سالها گذشت تا پس از ۲۲ سال انتظار، خبر رسید سردار گمنام هور، سردار گمنام خیبر و بدر در همان نیزارههای هور شهید شده است.
حاج علی از معدود فرماندهان شهید ۸ سال جنگ تحمیلی است که در تمامی دوران دفاع مقدس از ابتدا تا انتها، حضور موثر داشت و مخلصانه و بی ریا، از حریم این مرز بوم دفاع جانانه کرد.